سخنرانی‌ها
اختیار، مسؤولیت، پاسخگویی (سخنرانی گردهمایی هفتم به‌شماره‌ی 4)
ﺳﻪشنبه، 22 اسفند 1402

اختیار، مسؤولیت، پاسخگویی (سخنرانی گردهمایی هفتم به‌شماره‌ی 4)

سخنرانی مهندس حمیدرضا محمدی در گردهمایی هفتم
اختیار، مسؤولیت، پاسخگویی
سلام عرض می‌کنم خدمت حضار محترم!
بزرگوارانی که در سال 1402 در خدمت‌شان بودیم. عزیزانی که در دفتر مرکزی و پروژه‌ها حضور داشتند و به آنان زحمت دادیم؛ با ما همکاری می‌کردند و مسؤولان محترم صمیمانه تشکر می‌کنم.



یاد می‌کنم از مرحوم دکتر بهزاد سلیمان عزیز که جای‌شان در این‌جا خالی است که باید همیشه یادشان کرد. چون این احساس را دارم که ایشان از کسانی بودند که در مجموعه‌ی ما زحمت کشیدند و خوب است که از آنان یاد بکنیم. قدردانی از آنان را وظیفه‌ی خود بدانیم. برای شادی‌شان صلواتی بفرستد!
در ابتدای عرایض‌ام می‌خواستم یک تشکر ویژه از مهندس علیرضا رزاقی‌فرد داشته باشم. بابت تمام زحماتی که از ابتدای تأسیس شرکت متقبل شدند و تلاش‌هایی که داشتند و زحماتی که کشیدند. سختی‌هایی که از ناحیه‌ی پرکاری ایشان به خانواه‌ی محترم‌شان تحمیل شد و مجموعا زحمت کشیدند. چون بالاخره همه‌ی ما دستی بر آتش داریم این موضوع را حس می‌کنیم. بر خودم فرض دانستم که در همان ابتدای صحبت‌ام از ایشان تشکر کنم و از خداوند برای خودشان و خانواده‌ی محترم‌شان آرزوی سلامتی و صحت می‌کنم. لطفا به افتخارشان دست بزنید!
داریم وارد ماه مبارک رمضان می‌شویم لذا چند بیت شعر از ژولیده‌ی نیشابوری می‌خوانم و بعد وارد صحبت می‌شوم:
  • دل‌ات را خانه‌ی ما كن! - مصفا كردن‌اش با من
  • اگر عمري گنه كردي - مشو نوميد از رحمت!
  • به ما درد دل افشا كن! - مداوا كردن‌اش با من
  • تو نام توبه را بنويس! - امضا كردن‌اش با من
  • اگر گم كرده‌اي اي دل، كليد استجابت را
  • بيا يك لحظه با ما باش!‌ - پيدا كردن‌اش با من
  • اگر درها به روي‌ات بسته شد - دل بر مكن، بازآ!
  • درِ اين خانه دق‌الباب كن! - وا كردن‌اش با من
  • بيا قبل از وقوع مرگ - روشن كن حساب‌ات را!
  • بياور نيك و بد را! - جمع و منها كردن‌اش با من.
در پایان سال 1402 می‌توانیم بگوییم همه‌ی ما مجموعا هم آگاه‌تر و هم پخته‌تر شده‌ایم؛ هم ترس‌مان ریخته است و شجاع‌تر شده‌ایم. باید نگاه‌مان با ابتدای سال 1402 متفاوت‌تر شده باشد و اگر چنین نباشد قطعا دچار خسارت شده‌ایم. کار کردن با مهندس علیرضا رزاقی‌فرد، این ویژگی‌ها را ایجاد می‌کند. هرکسی خودش می‌تواند خودش را بررسی کند که چقدر با این شاخص‌ها قرابت دارد.
در برابر مسؤولیت‌هایی که در سال 1402 داشتیم قطعا قدرت بحث بیش‌تری پیدا کرده‌ایم. آدم متفاوت‌تری شده‌ایم. از این بابت به همه‌ی همکاران تبریک می‌گویم. روال آن است که در پایان سال باید با آمار صحبت کنیم. خوب بگوییم که در ابتدای سال 1402 در این نقطه بودیم و در انتهای سال 1402 به این نقطه رسیده‌ایم. علل موفقیت‌ها و عدم‌موفقیت‌ها را باید بررسی کنیم. این بررسی‌ها باید با یک‌سری شاخص صورت بگیرد. این شاخص‌ها را باید پایش کنیم مثل پایش موارد ذیل:
  • سلامت کارکنان
  • وضعیت امور رفاهی کارکنان
  • کاهش هزینه‌های اداری شرکت
  • مؤلفه‌های افزایش درامد شرکت
  • کم کردن تشریفات اداری
    نظیر: اتوماسیون و ...
  • حضور بیش‌تر در فضاهای رقابتی در صنعت ساخت
  • افزایش فرایندمحور کردن کارها و فعالیت‌ها.
این موارد همان شاخص‌ها است.
پایش
منظور از پایش چیست؟

بررسی کنیم وضعیت مطلوب‌ترین نقطه چیست و انحراف‌مان نسبت به مطلوب‌ترین شاخص‌ها به چه میزانی است هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی.
حاصل این پایش همان برنامه‌ریزی راهبردی (Strategy Plan) در سال 1400 خواهد بود. این‌که کجاها می‌توانستیم قوی‌تر عمل کنیم؛ کجاها می‌توانستیم جلوی ضعف‌های‌مان را بگیریم ... و چه کار کنیم که از یک سوراخ دوبار گزیده نشویم. چون یک مجموعه شرکت است همان‌طور که بارها و بارها مهندس علیرا رزاقی‌فرد گوشزد کرده‌اند یک بنگاه اقتصادی است؛ به‌گونه‌ای که کوچک‌ترین حرکت آن، تولید هزینه می‌کند.
اکنون که سال را بررسی کردیم و با این شاخص‌ها، پایش را انجام دادیم و برنامه‌ریزی راهبردی (Strategy Plan) را مشخص کردیم باید وارد فاز برنامه‌ریزی شویم. در بحث برنامه‌ریزی، در دوره‌های مدیریت ساخت از کلیدواژه‌های مختلفی صحبت می‌شود. سه کلیدواژه را انتخاب کرده‌ام که عبارت‌اند از:
  • اختیار
  • مسؤولیت
  • پاسخگویی.
تعاریف آن‌ها را یک‌بار مرور می‌کنیم.
اختیار
اختیار در انسان‌ها، قدرت یا ظرفیت انتخاب بین گزینه‌ها یا عمل در موقعیت‌های خاص، مستقل از قیدهای طبیعی، اجتماعی یا الهی است.
چرا این کلیدواژه‌ها را انتخاب کرده‌ایم؟ از نظر خودم گفتم که خوب است در عرض ده دقیقه در موردش صحبت کنیم. ممکن است من نوعی، اختیار داشته باشم ولی مسؤولیت نمی‌پذیرم یا این‌که من مسؤولیت می‌پذیرم ولی اختیار ندارم ... مرز این‌ها کجا است؟ چگونه است که من به‌عنوان یک تکنیسین کارم را درست انجام نمی‌دهم و مسؤولیت‌اش بر گردن دیگری می‌افتد؟! آن دیگری باید پاسخگو باشد در حالی که من نباید پاسخگو باشم. مرز بین این‌ها کجا است؟ کجا باید این موضوع‌ها پایش شود؟ به‌گونه‌ای یک‌نفر مسؤولیت کار خودش را بپذیرد. حالا یا تکنیسین است سرپرست کارگاه یا مدیر پروژه. هرکدام از این‌ها که از آن غفلت می‌کنم بارش روی دوش همکان‌مان می‌افتد؛ عامدانه یا ناعادانه.
پس اختیار به‌معنی قدرت یا ظرفیت انتخاب است. یک مثال بزنیم. وقتی برای چیدن آجرها روی میز دارای اراده هستم بدین‌معنا است که با هوش خودم آجرها را روی میز بچینم. اگر همین فرد در حالت خواب‌آلوده باشد اصطلاحا می‌گوییم شرایط اراده را ندارد. فرد اول اراده داشت ولی ایشان این اراده را ندارد؛ یعنی حالت خودآگاهی ندارد.
«اراده داشتن» با «اراده کردن» تفاوت دارد. برای جابه‌جایی یک وزنه‌ی 1500 کیلوگرمی ممکن است دارای اراده باشیم ولی قادر به انجام آن نباشیم. آن فردی که در آن جایگاه قرار گرفته است توانایی انجام کارش را ندارد و شما اگر از او بخواهید هم نمی‌تواند از عهده‌ی انجام مسؤولیت‌اش براید.
منظور آن است که من قادر به تصمیم‌گیری آگاهانه برای جابه‌جایی وزن هستم. پس اراده‌اش را دارم. وقتی می‌گوییم فرد برای انجام کاری دارای اراده است بدین‌معنا نیست که او توانایی فراتر رفتن از قوانین فیزیکی را دارد بلکه در بستر قوانین فیزیکی می‌تواند کار انجام دهد.
مسؤولیت
در بحث مسؤولیت، یک نمودار وجود دارد. چون دو فرزند دانشجو دارم ساعت‌ها نشسته‌ایم در زمینه‌ی مسؤولیت با هم صحبت کرده‌ایم. به‌عنوان یک جوان، کاری را که انجام داده‌ام می‌گویم خودم انجام داده‌ام اما مسؤولیت انجام نشدن‌‌اش را ممکن است بر گردن پدر و مادرم بیاندازم. از انتخاب رشته بگیرید تا بیایید جلو ...
در نمودار مسؤولیت در مورد رفتار مسؤولانه و رفتار قربانی یک بحثی وجود دارد. در نمودار گفته می‌شود ابتدا کار را انکار می‌کند. بعد دیگران را مقصر می‌داند. بعد عذر و بهانه می‌آورد. بعد صبر و امید دارد به این‌که آیا کار درست می‌شود یا نمی‌شود. بعد می‌بیند که چرا اتفاق نیافتاد. این‌جا می‌شود رفتار مسؤولانه. یعنی واقعیت و اشتباه را می‌پذیرد. دنبال راه‌حل می‌گردد. از کار تیمی (Teamwork) استفاده می‌کند می‌آید و مسأله را حل می‌کند.
بین رفتار مسؤولانه و رفتار بحرانی، خط‌مرز و تفاوت وجود دارد. خیلی‌ها در نمودار مسؤولیت در خط توسعه‌ی‌ پایین می‌مانند؛ خیلی‌ها می‌آیند در مرز رصد و می‌ترسند بالاتر بیایند.

نمودار (هرم مراحل) مسؤولیت‌پذیری.

در بحث مسؤولیت، یک مسؤولیت حقوقی داریم و یک مسؤولیت اخلاقی.
خیلی از کارهای ما در بستر مسؤولیت اخلاقی می‌گنجد. یعنی کاری از ما خواسته می‌شود و ما اخلاقا آن را انجام می‌دهیم. این دو مسؤولیت، در جایگاه مساوی‌ای قرار ندارند؛ تقدم و تأخرشان متفاوت است؛ این‌که یک فرد چقدر خود را واجد شرایط می‌داند.
قانونا وقتی یک نفر مسؤولیتی را برعهده می‌گیرد صفر تا صد آن را باید بتواند انجام دهد یا اگر نمی‌تواند انجام دهد بگوید این بخش‌اش را نمی‌توانم انجام دهم. تلاش نکند کاری را که دیگران نمی‌توانند انجام دهند به‌عهده‌ی‌شان بگذارد. وقتی نمی‌تواند کاری را انجام دهد بار به مقصد نخواهد رسید.
پاسخگویی
پاسخگویی تضمینی است مبنی بر این‌که یک فرد یا سازمان براساس عملکرد یا رفتار مربوط به چیزی که مسؤول آن است ارزیابی می‌شود. به‌عبارت دیگر من را براساس پاسخگویی پایش یا ارزیابی می‌کنند. من اگر مسؤولیتی را قبول کردم و پاسخگو نبودم نمره‌ای به من تعلق نمی‌گیرد. پاسخگو هستم در برابر کار انجام شده یا مسؤولیتی که برعهده گرفته‌ام.
شاه‌بیت این مطلبی که عرض کردم این عبارت است: «هسته‌ی مسؤولیت به‌عنوان میوه‌ی درخت بلوغ، اختیار است؛ این در حالی است که هسته‌ی درخت وظیفه را جبر تشکیل می‌دهد».
یعنی آن‌چیزی که وظیفه‌ی شما است هسته‌ی اصلی‌اش، جبر است. آن‌چیزی که قصه‌ی مسؤولیت در موردش صحبت می‌شود بحث اختیار است؛ یعنی با اختیار این مسؤولیت را قبول کرده‌اید.
این نگاه دوسویه است. وقتی در سازمان کار می‌کنیم دوست داریم طرف مقابل هم همین نگاه را به ما داشته باشد. یعنی چطور می‌شود در مورد طرف مقابل، مطالبه‌گر باشم ولی طرف مقابل، مطالبه‌گری نکند. این امر غیرممکن است.
مرزها را باید خوب بشناسیم: مرز اختیار، مرز مسؤولیت و مرز پاسخگویی.
اگر این اتفاق بیافتد از خیلی از تنش‌ها فاصله خواهیم گرفت. خصوصا وقتی که داریم یک کار تیمی انجام می‌دهیم. یعنی کار تیمی تشکیل می‌شود تا فلان مسأله را می‌خواهد رسیدگی کند. اگر هر کسی در مورد مسأله‌ای که مواجه می‌شود پاسخگو باشد کار درست می‌شود. اصلا مفهوم کار گروهی همین است. اگر کار گروهی ارزش نبود و در آن خیر وجود نداشت یک مدیر سازمان خودش دانش‌اش را داشت و یک‌نفری پروژه را انجام می‌داد. پس از اتمام یک پروژه، پروژه‌ و پروژه‌های دیگر را انجام می‌داد. پس تیم تشکیل می‌دهیم تا در کنار هم نقش ایفا کنند. همه مسؤولیت کارشان را برعهده بگیرند و در برابر مسؤولیت‌شان پاسخگو باشند. اگر کسی مسؤولیت کارش را برعهده نگیرد پاسخگویی به نفر بعدی محول می‌شود.
جلسه‌ی قبل مثالی در مورد «تئوری موقعیت» زدم. در بحث حوادث کارگاهی فقط کوه یخی عمل نمی‌کند؛ اگر کار به‌درستی دیده نشود بخش عمده‌ی حادثه و اتفاق‌های ناگوار و آن‌کاری که نباید رخ دهد جایی پیش می‌آید که انتظارش را نداریم. همان لحظه‌ای که فکر می‌کنیم همه‌چیز عالی است و هیچ مشکل خاصی وجود ندارد از همان‌جا ضربه می‌خوریم. چون به یکدیگر اعتماد کرده‌ایم. ما به همکاران اعتماد کرده‌ایم و همکاران به ما اعتماد کرده‌اند. این در حالی است که این اعتمادها، اعتمادهای صحیحی نبوده است. چون براساس شاخص پیش نرفته‌ایم. براین اساس پیش رفته‌ایم که به‌هم گفته‌ایم که در خدمت یکدیگر هستیم و با انشاء‌الله و ماشاء‌الله پیش رفته‌ایم.
این‌ها مواردی است که در یک شرکت مهندسی، جایگاهی ندارد.
در نهایت برای همکاران محترم و خانواده‌های‌شان آرزوی صحت و سلامتی می‌کنم. امیدوارم علیرغم همه‌ی تنش‌ها و مشکلاتی که وجود داشته است سال 1402 را به‌خوبی به‌انتها رسانده باشند و سال بهتری را آغاز کنند.
گردهمایی‌ها
  • گردهمایی یازدهم کارکنان شرکت فراسازه دج کاوان
    گردهمایی یازدهم کارکنان شرکت فراسازه دج کاوان
    سالن همایش‌های فرهنگسرای اندیشه - 10 اسفند 1403
     
  • گردهمایی دهم کارکنان شرکت فراسازه دج کاوان
    گردهمایی دهم کارکنان شرکت فراسازه دج کاوان
    مجتمع خدمات رفاهي نور، سالن همايش آفتاب - 28 آذر 1403
     
  • گردهمایی نهم کارکنان شرکت فراسازه دج کاوان
    گردهمایی نهم کارکنان شرکت فراسازه دج کاوان
    سالن همایش‌های فرهنگسرای اندیشه - 26 شهریور 1403
     
  • گردهمایی هشتم کارکنان شرکت فراسازه دج کاوان
    گردهمایی هشتم کارکنان شرکت فراسازه دج کاوان
    سالن همایش‌های دانشکده‌ی الهیات دانشگاه تهران - سی‌ام خرداد 1403
     
  • گردهمایی هفتم کارکنان شرکت فراسازه دج کاوان
    گردهمایی هفتم کارکنان شرکت فراسازه دج کاوان
    سالن همایش‌های فرهنگسرای اندیشه - 19 اسفند 1402
     
  • گردهمایی‌ششم کارکنان شرکت فراسازه دج کاوان
    گردهمایی ششم کارکنان شرکت فراسازه دج کاوان
    سالن همایش‌های فرهنگسرای اندیشه - 18 دی 1402