گزارشی از پروژهی سرای محلهی ده ونک
سلام! وقت بهخیر!
توضیحهایی را مهندس بردیا میرزایی در مورد پروژهی سرای محلهی ده ونک ارائه کردند.
فاز صفر یا فاز مطالعاتی
طراحی با فاز صفر شروع میشود. متأسفانه در اکثر پروژههایی که طراحی میکنیم:
- یا زمان آنقدر محدود است
که نمیتوانیم از فاز صفر شروع کنم و همیشه در یک هول و ولا یا عجله هستیم.
- و یا با ابعاد کوچکی از پروژه مواجه هستیم
یعنی از لحاظ ابعاد پروژه، یک موقعهایی نیاز نمیشود که به این سمت و سو برویم.
ولی خوشبختانه در این پروژه بهخاطر اینکه خصوصا پروژهای فرهنگی، اجتماعی است بهشدت لازم است در فاز مطالعاتی یا همان فاز صفر؛ یکمقدار بیشتر وارد این مرحله شویم و روی آن، کار کنیم.
برای اینمنظور، ابتدائا یکسری تحلیلهایی را با آقای مهندس «مهدی نظری» داشتیم و روی آن، کار کردیم تا ببینم اول ملکمان کجا واقع شده است؛ اینکه در شهرداری منطقهی سه، ناحیهی بریانک، محلهی ده ونک واقع شده است.
در فاز صفر، اولا زمین را بررسی کردیم و اینکه اینجا یک سرای محله است و چه موضوعهایی در آن، مطرح میشود از اهمیت برخوردار است:
- واقع شدن در محدودهی بافت فرسوده
قطعا بافت فرسوده در این موضوع از اهمیت برخوردار است.
- بررسی شبکهی معابر
- پهنهبندیهای طرح تفصیلی
- کاربریهای زمین
- تراکم جمعیت
- نرخ افراد باسواد محله
- هرم سنی جمعیت
بهتفکیک مرد و زن.
بهروزرسانی این اطلاعات و آمارگیری آن در سال 1395 انجام شده است. همهی دادههایی که نشان دادم در واقع یکسری اطلاعات خامی بوند که همهی آن وارد شدند و در فرایند طراحی نقشه به ما کمک کردند تا بتوانیم در این منطقه با این افراد و حجم نرخ افراد باسواد و بیسوادی که وجود دارد و با توجه به کاربریهایی که در اطراف ما هست نظیر: دانشگاه الزهرا(سلاماله علیها) و یا بیمارستان درک کنیم
به چه فعالیتهایی نیاز داریم.
اگر بخواهم در سرای محله، یک خانهی بهداشت خیلی مفصل داشته باشم آیا با وجود یک بیمارستان منطقی است؟ ... همهی این موارد را بررسی کردیم و در نهایت به یک جمعبندی رسیدیم.
تاریخچه و فلسفهی سرای محله
جدا از تحقیقات میدانی، آنچیزی که برایمان مهم بود همان مفهوم (Concept) و هدف کلی پروژه بود. یکمقدار بر روی واژهی سرای محله بررسی کردیم تا ببینیم در گذشته اصلا این سرای محله به چه صورتی در ایران و یا جهان بوده است و این سیر تاریخی که گذرانده است به چه صورتی بوده است.
دیدیم در گذشته برای اجتماع افراد در محلهها، یک میدانچه و یا یک راستهای وجود داشته است که در آن، یک تورفتگهایی، یک پیرنشینهایی و یک صندلیهایی بوده است؛ بهگونهای که افراد کنار مغازهیشان مینشستند و با یکدیگر صحبت میکردند. در واقع از رویدادها در یکصد سال قبل میگویم. این فضاها، این امکان را به افراد میداده است تا با هم صحبت کنند و این تبادل اطلاعات صورت بگیرد.
با گذر زمان و با آمدن اتومبیل در شهرها، معابر بههمین صورت گسترش پیدا کرد. پیادهروها کوچک و کوچکتر شدند تا اینکه عملا فضایی باقی نماند و همه اختصاص پیدا کرد به ساختمان ... با از بین رفتن این فضاها، در واقع آن کولونی از بین رفت بهگونهای که دیگر فضایی وجود نداشت تا بیایند با یکدیگر صحبت کنند و مشکلاتشان را با یکدیگر درمیان بگذارند.
در سال 1382، شهرداری تصمیم گرفت علاوه بر مساجد - که در واقع تبدیل به پایگاههای افراد و هممحلههایی شدند که میآمدند و در آنجا با یکدیگر صحبت میکردند سعی نمودند که این رسم را زنده نگه دارند. لذا از سال 1382 شروع کردند و همانطور که در کلیپ اول جلسه مشاهده فرمودید سال 1387 بود که شرکت فراسازه در این زمینه، مشارکتی داشت که همان سرای محلهی نعمتآباد بود و خیلیاتفاقی در این پاورپوینت، تصویر آن را گذاشتهام.
وضعیت حالحاضر سرای محلهها
عملا وقتی شهرداری ایجاد سرای محله را آغاز کرد توقعاش آن بود که مشارکت مردم در این محله شکل بگیرد. ولی عملا اتفاقی که افتاد و ما شاهدش بودیم آن بود که سرای محله تبدیل شد به یکسری کلاس آموزشی ارزانقیمت؛ بهگونهای که اجتماع مردم در خارج از سرای محله شکل گرفت. بعضی در پارکها و بعضی در جلوی مغازهها با یکدیگر صحبت میکنند. بنابراین عملا آن هدف محقق نشد.
البته باید بررسی کنیم که چرا با وجود چنین هزینههایی، چنین امری محقق نشده است. همه جمع شدند ولی هدف کلی محقق نشده است. اینکه محله را میخواستند سراپا نگه دارند؛ پس چرا چنین امری اتفاق نیافتاد.
در بررسیهایی که ما کردیم ظاهرا ساختمانهای سرای محله عملا بلوکها و ساختمانهای بستهای هستند که تعاملی با اطراف ندارند. بنابراین اجتماعهایی که شکل میگرفت خارج از سرای محله بود. بنابراین تصمیم گرفتند در طراحیهایمان روندی را پیش بگیریم که تعاملها را بهگونهای به داخل سرای محله بکشانیم.
اکنون این سؤال مطرح است که چگونه باید شکل بگیرد. برای پاسخ به این سؤال باید بررسی میکردیم نقص سرای محلههایی که شکل میگیرد چیست. میخواستیم بررسی کنیم سرای محلهها در تهران کجا هستند و چه کاری کردهاند که موفق شدهاند. در واقع، چرخ را از اول اختراع نکنیم. هرچه قدر جستجو کردیم دیدیم عملا چیزی بهنام سرای محلهی خوب در تهران وجود ندارد. دیدیم واقعیت آن است که به آن پرداخته نشده است. یعنی هر کسی یا هر معماری هم که آمده است و شروع به ساخت آن کرده است صرفا یک ساختمانی را متشکل از چند کلاس ساخته و رفته است. توجه نکرده است که مردم چگونه با این ساختمان درگیر شوند.
طراحی معماری سرای محله
بنابراین ما سعی میکنیم که این اجتماع محله را بهنحوی بکشانیم بهسمت داخل این ساختمان. به پشتوانهی همهی صحبتهایی که کردیم رسیدیم به یک جدول فضابندی که یکسری خانههای چهاردهگانهای در محلهها وجود دارد که رفتیم یکسری مقالهها را بررسی کردیم که از نظر مردم، کدام بخش از این سرای محلهها هست که برایشان جذابتر است و دوست دارند این بخشها در محلههایشان وجود داشته باشد. لذا به بخشهایی نظیر ذیل رسیدیم:
- بخش سلامت
بخش سلامت در سه سرای محلهی اوین و تجریش و ... بیشترین رأی را آورده بود که نشان میداد برای مردم این بخش سلامت مهم است. البته بدینمعنا نیست که یک دکتری یا پرستاری وجود داشته باشد؛ بلکه در حد یک چکاب و اینجور چیزها است.
از آنجایی که این مبحث خیلی مفصل است از توضیح و بیان آن صرفنظر میکنم.
فضاهایی که برای سرای محلهی ده ونک به آن رسیدهایم عبارتاند از:
- سه طبقه پارکینگ
که در طبقههای منفی یک الی منفی سه مستقر هستند که بهعلت کمبود فضای پارکینگی است که در محوطهی آن وجود دارد.
- بخش کتابخانه و گالری
که در واقع، بخش فرهنگی بهشمار میرود.
- یک سالن آمفیتئاتر
که بههمراه نمازخانه، لابی و ... در طبقهی چهارم مستقر است.
- یک بخش اداری و آموزشی
که دو طبقه به آن اختصاص دادهایم که همان کلاسهایی است که در مورد آن، صحبت کردیم در آن، قرار میگیرد.
- طبقهی همکف
که مهمترین طبقه برای گذر افراد است و به فضاهای دعوتشونده اختصاص دادهایم. یعنی فضاهایی که مخاطبی را که داریم و از جلوی ساختمان رد میشود بتوانیم به داخل سرای محله بکشانیم. میخواهیم همان فضاها را در طبقهی همکف قرار دهیم.
بهعنوان مثال، من نوجوان که ممکن است از آنجا رد شوم وقتی میبینم میز پینگپنگی، ایرهاکیای و ... وجود دارد - که میتوانم در آنجا بازی کنم - برای من جذاب خواهد بود. در طرح هم نشان میدهیم که این را با چه عنوانی معرفی کردهایم.
- چهار طبقه
و یک بخشی هم هست که کل خواستههایی که کارفرما از ما خواسته است مثل: مهد کودک و سایر فضاهای آموزشی در چهار طبقه قرار میگیرد.
با همهی این اوصاف و صحبتهایی که کردیم رسیدیم به یک فرم اولیه یعنی فرم خام که شکلگیری آن فرم را به ما نشان میدهد. صحبتی که بیشتر برای من مهم است تعامل و ارتباطی است که حیاط این سرای محله با فضای بیرون دارد. در واقع میخواهیم هیچ ادارهای و هیچ جداکنندهای بین افراد با این حیاط وجود نداشته باشد. یعنی اگر بهنیت پیادهروی از منزل بیرون آمدهام و در پیادهروی این خیابان قدم میزنم میروم و چرخی هم در اینجا میزنم؛ چون در اینجا، هیچ جدارهای وجود ندارد.
با الگوبرداری از آن فضاهای پیرنشین - که بر روی آن مینشستند و بر روی صندلیها با یکدیگر صحبت میکردند - یکسری فضاهای نشستن برایشان گذاشتهایم. تلاش میکنیم حداقل درختهای قدیمی آن ساختمان را بهنحوی حفظ کنیم. فضایی که چند پله خورده است و به بالا رفته است فضایی است که نوجوانان بهعنوان فضای بولدی درنظر گرفتهایم که از دور به آنان چشمک میزند که بیا اینجا یک میزی اینجا هست و بیایید بنشینید و پینگپنگی بازی کنید و بدینترتیب عملکردی را برایشان درنظر میگیریم.
در واقع این فرم اولیهای است که به آن رسیدهایم. علت این پلههایی که میبینید بهخاطر آن است که بتوانیم عمق نما را مشاهده کنیم. عمق نور را بتوانیم به داخل سرای محله بکشانیم و همینطور مثل یک آغوش باز بتوانیم دعوتکنندهی افراد به داخل سرای محله باشیم.
مشخصات پروژه را هم که مهندس بردیا میرزایی خدمتتان عرض کردند.
خیلی ممنون از توجهتان ...