یکی از خطرناکترین سوگیریها نسبت به خودمان، تمایل به تأیید است به این معنا که تنها بهدنبال شواهدی باشیم که بر اعتقادهایمان صحه میگذارند.
در واقع مطالعهها نشان میدهند که ممکن است در تصمیمگیریمان، سوگیریهای زیادی وجود داشته باشد.
سوگیریها باعث میشوند که پولمان را از دست بدهیم؛ در تصمیمگیریهایمان اشتباه کنیم و به چیزهایی باور داشته باشیم که کاملا نادرست بهحساب میآیند.
بنابراین در این ویدیو، چهار سوگیری اصلی آورده شده است که قضاوتهایمان و چگونگی اصلاح آنها را تحتتأثیر قرار میدهند.
سوگیری شمارهی یک - تأمین علایق شخصی یا سوگیری بهنفع خود (The Self-Serving Bias)
مادر ترزا (Mother Teresa) (برندهی جایزهی صلح نوبل در سال 1341) در صدر جدول جوابها قرار گرفت و 79 درصد از افراد معتقد بودند که او انتخاب خواهد شد و در عین حال هم در رتبهی بالاتری در نظر افراد قرار گرفت.
وقتی از افراد در مورد خودشان پرسیده شد 87 درصد از افراد گفتند که آنها نیز به بهشت میروند.
پس چگونه به این باور نادرست میرسیم؟
خب! ما هر موفقیتی را به خودمان نسبت میدهیم و شکست را به گردن موقعیتهای بیرونی میاندازیم.
این همان «تأمین علایق شخصی» یا «سوگیری بهنفع خود» محسوب میشود.
بهعنوان مثال اگر کسی را مجذوب خود کنیم به این دلیل است که شخصیت جذابی داریم.
اما اگر از مقبولیت برخوردار نباشیم به این دلیل است که آنها ما را درک نمیکنند.
مسلما این سوگیری، خوب است زیرا از عزتنفس ما محافظت میکند.
در واقع، افراد افسرده از سوگیری در جهت تأمین علایق شخصی یا سوگیری بهنفع خود بهمیزان بهمراتب کمتری برخوردار هستند.
با این حال، این سوگیری همچنین مانع از یادگیریمان از اشتباههایمان میشود.
اگر مسؤولیت شکستهای خود را نپذیریم هرگز ابتکار عملی برای تغییر نخواهیم داشت.
پس چگونه بر این روحیه غلبه کنیم؟
خب! پژوهشها نشان میدهند که وقتی با دوستان نزدیک خود هستیم این سوگیری در جهت تأمین علایق شخصی یا سوگیری بهنفع خود از بین میرود.
بنابراین مطمئن شویم که دوستانی داریم که میتوانند در مورد احساسهایمان به ما اعلام خطر نمایند و ما را در موقعیت مناسب حفظ کنند.
سوگیری شمارهی دو - صراحت از لحاظ شناختی (Cognitive Fluency)
صراحت شناختی به این معنی است که یک ایده چگونه بهسادگی بررسی و درک میشود.
هرچه ایده از صراحت بیشتری برخوردار باشد ناخوداگاه بیشتر به آن اعتماد میکنیم.
حال، مشکل این است که اینکه چیزی آسان باشد یا نباشد هیچ ارتباطی با حقیقت (Truth) ندارد.
این امر منجر به توهم حقیقت (Illusion of Truth) میشود.
بهعنوان مثال، نتایج یک آزمایش نشان میدهد که صرفا نوشتن سادهی یک پیام در فضایی کاملا سرگرمکننده باعث میشود که افراد فکر کنند که این امر واقعیت دارد.
در آزمونی دیگری، برای افراد موضوعی با دو عبارت قرائت میشود:
- ناامیدی موجب انسجام «دشمن» میشود (Woes Unite Enemies).
- ناامیدی موجب انسجام «مخالف» میشود (Woes Unite Foes).
هر دو، معنای دقیقا یکسانی دارند؛ اما از آنجایی که عبارت اول: «ناامیدی موجب انسجام دشمن میشود» از قافیهی مناسبی برخوردار است لذا تأثیر بیشتری بر مخاطب میگذارد و مخاطب موضوعی را بیشتر درک میکند که با عبارت اول مطرح شده باشد.
حال این امر میتواند منجر به برخی تصمیمهای بد شود ...
برای مثال، در اولین روز از یک فعالیت تجاری، قیمت سهام با کدهای روند بهمیزان 30 درصد بیشتر از سهام با کدهای غیرروند بالا میرود.
گردش نامی که بهسبکی سلیس و روان در تجارت انجام میشود موجب ایجاد احساس اعتماد در سرمایهگذاری میشود ... حتی ممکن است افراد دربارهی ارزش آن، ارزیابی مناسبی نداشته باشند ...
... و مطمئن نشده باشند که خرید و فروش آن سهامهای روند، ششماه کساد بوده است بهگونهای که ارزش آن به مقدار متوسط و درامدشان به سطح اولیه بازگشته است.
بنابراین دفعهی بعدی که چیزی شنیده میشود و لازم است دربارهی خوب بودن آن تحقیق شود دقیقا زمانی است که ما باید سؤال دربارهی آن را آغاز کنیم.
سوگیری شمارهی سه - اشتباه در هزینههای غیرقابلبرگشت (The Sunk Cost Fallacy)
تصور کنید که بیست دلار برای تماشای یک فیلم سینمایی دوساعته پرداخت کردهایم و بعد از یکساعت متقاعد شدهایم که فیلم نامناسب و بیارزشی است.
میخواهیم سالن سینما را ترک کنیم یا اینکه پولی که پرداخت کردهایم را مدنظر قرار دهیم.
به این امر، اشتباه در هزینههای غیرقابلبرگشت اطلاق میشود.
ببینیم چه تصمیمی خواهیم گرفت: سالن سینما را ترک کنیم یا کماکان در سالن سینما باقی بمانیم. در حالی که ما قبلا بیست دلار پرداخت کردهایم.
در واقع با ماندن در سینما و ادامهی تماشای فیلم، بیست دلارمان به هدر نرفته است ولی اکنون شاهد اتلاف یکساعت از عمرمان خواهیم بود.
بنابراین بهتر است سالن سینما را ترک کنیم.
ریشهی اشتباه در تصمیمگیری از شدت تنفرمان از اتلاف نشأت میگیرد.
بدینترتیب با وجود اینکه سرمایههایمان دچار اتلاف میشود به ما در ادامهی راه، انگیزه میبخشد. حتی اگر بهطور شفاف شاهد باشیم یک عاملی دچار اتلاف و از دست رفتن شده باشد.
اکنون همین اتفاق در روابط بد محقق میشود.
اگر دو نفر سالها ارتباط نامناسبی داشته باشند احساس میشود در این ارتباط - در مقایسه با این امر که تسلیم شدن را اتلاف سرمایه تلقی کنند - سرمایهگذاری بسیار زیادی بر روی وقت داشتهاند.
اما بههر حال، این امر بهوضوح منطقی بهنظر نمیرسد.
بنابراین بر شانس کم در جهت بهتر شدن رابطه، پافشاری میکنند. اما بههر حال در این موارد از لحاظ منطقی واضح است که شانس کمی وجود دارد که این نوع روابط، پایان خوبی داشته باشد.
در همهی موارد باید بر هزینهها و منافع آینده متمرکز شویم و اجازه ندهیم اتلاف قبلی بر تصمیممان تأثیرگذار باشد.
سوگیری شمارهی چهار - تمایل به تأیید (The Confirmation Bias)
یکی از خطرناکترین سوگیریها نسبت به خودمان را مدنظر قرار میدهیم. تمایل به تأیید به این معنا است که تنها بهدنبال شواهدی باشیم که بر اعتقادهایمان صحه میگذارند.
این تمایل ساده، توصیفکنندهی آن است که چرا بسیاری از افراد دایما به اعتقادهای غیرعلمی اتکا میکنند.
بهعنوان مثال، کسی که معتقد است انسانها ذاتا خوب هستند فقط بهدنبال شواهد و مواردی خواهد بود که این ادعا را تأیید میکند.
اما بههر حال شواهد فراوانی وجود دارد که مدعی هستند انسانها ذاتا بد هستند؛ بنابراین آنها تنها به یکبُعد از داستان دست یافتهاند.
نتیجهی منطقی دیگر آن است که ایجاد یک چهارچوب برای پاسخگویی به این سؤال حیاتی و مهم است.
بهعنوان مثال، افرادی که مورد این سؤال قرار میگرفتند که: «آیا از زندگی اجتماعی خود مسرور هستید؟» گزارش میکردند که بهدنبال کسب رضایت بیشتر از زندگی اجتماعی هستند. سپس میپرسیدند: «آیا از زندگی اجتماعی ناخرسند هستید؟»
و چرا اینگونه است؟
بهسادگی باید گفت: افراد تلاش میکنند با جستجو در خاطرههایشان از رویدادهای مسرورکننده به این سؤال که: «آیا از زندگی اجتماعی خود مسرور هستید؟»، جواب مثبت بدهند. این در حالی است که جواب به این سؤال که: «آیا از زندگی اجتماعی ناخرسند هستید؟» عکس جواب به این سؤال است که: «آیا از زندگی اجتماعی خود مسرور هستید؟»
بنابراین چگونه میتوانیم از این سوگیری (تمایل به تأیید) اجتناب کنیم؟
خب! ما میتوانیم فعالانه بهدنبال شواهد مخالف باشیم.
بهعنوان مثال اگر فکر میکنیم که باید بازارهای سرمایه (Stock Markets) افزایشی باشند ابتدا باید بهدنبال جستجوی جواب به این سؤال باشیم: «چرا بازار سرمایه سقوط خواهد کرد؟»
اگر فکر میکنیم طب سوزنی کارساز نیست ابتدا باید بهدنبال جواب این سؤال باشیم که: «چرا طب سوزنی کارساز نیست؟»
بدینترتیب است که تصمیمهای خوب دچار انحراف نخواهند شد ...
... و اینکه چهار تمایل مهم وجود دارد که بر قضاوتهایمان سایه افکنده است.
منابع
(n.d.). How to Improve Your Daily Decision Making. Youtube.
Link